مشاور: سلام وقتتون بخیر
ممنون از اعتمادتون
ممنون از اعتمادتون
مُراجع: وسواس دارم در دستشویی لباس خودم رو خیس میکنم به عنوان نشانه که یعنی طهارت هم انجام دادم که اگر بعد شکی سراغم آمد بگم لباس خیسه پس حتما طهارت انجام دادم آیا این راهکار خوبی هست ولی بعدش باید لباس خیسمو عوض کنم.
مشاور: سن و تحصیلات و جنسیت؟
دانشجو، 25 ساله، مرد
مشاور: چه مدتی وسواس دارید؟
2 ساله
مشاور: سالهای قبل اصلا وسواس نداشتید؟
مُراجع:نه وسواس نداشتم
مشاور: برای درمان وسواس از مشاور و روان پزشک کمک می گیرید؟
مُراجع:بله هر دو
بله
مشاور: چند ماهه دارو درمانی را شروع کردید؟
مُراجع:دو ماهه دارو را شروع کردم.
مشاور: چه داروهایی مصرف می کنید؟
مُراجع:سرترالین
مشاور: فقط؟
مُراجع:فلوکستین
مشاور: چقدر اثر داشته؟
مُراجع:بوسپیراکس
ترس فلوئوپرازین
خوب بوده اما الان مشکل طهارت دستشویی اصلا خوب نمیشه
مشاور: جلسات مشاوره ادامه داره؟
مُراجع:بله هر دو هفته یک بار
مشاور: اضطراب و دلشوره شما در کل بالاست؟
مُراجع:بله وقتی در دستشویی خودم رو زود میشورم استرس و لرز میگیرم
مشاور: غیر از دستشویی اضطراب دارید؟
مُراجع:خیلی کم مثلا برای کارم بعضی موقع ها ترس از نجس شدن ولی خیلی کمه
مشاور: برای توضیح مساله ی مثال میزنم خوب دقت کنید تمرکز دارید؟ اگه ندارید فردا بگم
مُراجع:خیلی ممنون
مشاور: چون خیلی مهمه
مُراجع:من مشکلی ندارم اگه شما وقت ندارین بزارین فردا در هر صورت من درخدمتم
مشاور: در خانواده یا فامیل نزدیک کودک دارید؟
مُراجع:بله
مشاور: نه وقت دارم چندسالشه؟
مُراجع:از 1 ساله داریم تا 7 ساله
مشاور: ببینید نمی دونم تجربه دارید یا نه
کم و بیش
مشاور: بچه ها از دم مغازه رد بشوند می گویند خوراکی بخر برام یا اگر فروشگاه بروند اصرار دارند خیلی چیزها را بردارند
مُراجع:درسته
مشاور: وقتی مادر بگه نه
مُراجع:برام اتفاق افتاده
مشاور: اصرار می کنن می نشینن
مُراجع:درسته
مشاور: گریه می کنند
درست
مشاور: برخی مادرها نمی تونن اشک بچه را ببیند و دلشون می سوزه می روند می خرند و همیشه بچه حرفش پیشه
مُراجع:درست
من باور کنید همین مادره که نمیتونه اشک بچه شو ببینه هستم
مشاور: برخی می گویند نمیشه همیشه چیزی بخریم ممکنه دلشون بسوزه برای بچه شون
ولی می گویند تربیت بچه خراب میشه باید هر طوری شده جلوی خودمو بگیرم و بگم نمیشه
مُراجع:درسته
مشاور: رفتید تا آخر داستان؟
فهمیدید چی می خوام بگم؟
مُراجع:بله متوجه شدم داستان رو ولی فرمایش شما شما رو نه زیاد به نظرم شما میگید من مقاومت کنم
مشاور: بعد از ظهر ی هندی بود همین مثال را براش زدم خیلی براش جالب بود کودک درون شما میگه ممکنه شک کنی پس برای احتیاط خودتو خیس کن
مُراجع:بله دقیقا
مشاور: شما بخواهی گوش به حرفش ندهی و خیس نکنی بیرون کلافه میشه هزار فکر میادنکنه طهارت نگرفته باشم
مُراجع:بله درسته است شدید میگیرم
مشاور: نکنه نجس باشم
مُراجع:بله واقعا این ها به سراغم میاد
مشاور: نکنه همه جا را نجس کنم و نمازم هم باطل باشه
مُراجع:همش فکر درگیره
مشاور: نکنه حق الناس بشه و همه را نجس کنم و....
مُراجع:به خدا انگار دارید درون من رو میگید همش درسته
مشاور: خب حالا می خوای اعتنا نکنی به این حرفها کودک درون حالش بد میشه گریه می کنه بی تابی می کنی میگه تو را خدا خیالمو راحت کن
بله درسته
مشاور: ی ابی بگیر به خود مگه چی میشه دو دقیقه است خیس میشی ولی خیالت راحت میشه این مثال ها را شاید شب تا صبح روش کار کردم
مُراجع:پس یعنی خیسی مشکلی نداره
مشاور: تا بتونم با مطالب روان شناسی تطبیق بدهم بنابراین جدی بگیرید
مُراجع:خودم رو خیس کنم تا خیالم راحت کنم
مشاور: نه نگرفتید
مُراجع:بله مثال بسیار زیبا و منطقی بود خدا خیرتون بده
مشاور: ببینید کودک نگران درون شما مثل همان بچه فامیلتونه
مُراجع:درسته
ادامه داره